۱۳۸۸/۰۹/۲۸

سلام خلاصه تمام 5 شنبه را بهآماده سازي براي مهمانداري جمعه گذرانديم. و تنها 1ساعتي را شب به هيئت خانه همسايه رفتم اما آنجا هم به تسخيير مداحان بيسواد درآمده است اما آخوندش سيد جوان و روشنفكريست كه اهل مباحثه است اما فضا دردست مداحان است. خداوند بداد اسلام بيچاره برسد از دست اين مداحان بيسواد.
جمعه هم مهمانان تشريف آوردند با 4 تا بچه از 3 تا 13 ساله وبعد از نماز مغرب تشريف بردند. و بعد از آن هم كورس دوم از 8 شروع شد تا 12 بلاخره ما توانستيم همديگر را ببينيم.!!!!

صبح هم با حاجي رفتم روضه ، حاجي تو سخنرانيهاش خوب و بجا گوشه ميزنه به اونهايي كه نميدونن يا نمي خوان بدونن اما خوب مردم ميفهمن .
و دوباره شنبه شد و رفتن سر كار  اما واقعا انگار تعطيل نبودم .
محرم و دوست دارم
مهمون و هم دوست دارم .
خدا ررو هم همينجور اما .
از هر هزارو يكي شب  كه بگذرد ،
تنهايي تويي بهانه فردا شدن مرا. (تقديم به يار مهربانم)




فاخلع تمام هستی خود را و لاتخف




دف می زند کسی دددف دف ددف ددف



در پیچش است حضرت خورشید آن‌طرف







این رقص کیست؟ این که دلم را ربوده است



این اوج... این تلاطم سرشار از شعف







آهسته‌تر بزن که در این ازدحام سبز



از آسمان به سمت زمین‌اند صف به صف







انگار نور طور تجلی است در زمین



فاخلع تمام هستی خود را و لاتخف







ایوان چشمهای تو آکنده از حضور



گلدان شمعدانی عشق است رف به رف







تیری که از کمان تو پرتاب می‌شود



آیا گرفته خانه‌ی قلب مرا هدف؟







یا ایهاالعزیز... چه سر مست می‌شوند



این دست‌های خالی از جام لو کشف







در جزر و مد گنبد و ایوان و صحن‌ها



پیچیده است نغمه یا ساقی نجف...



...




 :نام شاعر حامد حجتي است






۱۳۸۸/۰۹/۲۴

پس از چندي ....



زمان بسياري گذشت .
شغل ام را عوض كردم  و جديدا در مكان شغل جديد اينترنت وصل شد. اتفاقاتي در اين مدت افتاد :
13 آبان : شعار دادند چه سرخها و چه سبزها اما سرخها مسلح بودند و سبز ها كتك خوردند
16آذر : از روز قبلش سبز ها رو زدند و همان روز هم زدند و فرداش هم زدند و خلاصه قصد سه روز كرده بودندو بعد از آنهم صداو سيما فيلمي نشان داد كه در آن عكس آقاي خميني را پاره ميكنند  و خلاصه همه ناراحت شدند و به تيريج قباي همه بر خورد و خلاصه سر همين هم ريختند تو خيابونها و شعار و داد و بيداد و .... و قرار گاشتند كه اينبار دهه بگيرند و از يه هفته جلو تر هم رفتند پيشواز محرم تا بدنهاي سبز هارا سياه كنند و آنها را بگيرند و ببرند و بزنند و بكشند و بعد هم مجوز ختم ندهند .

جالب است آقا ميگويد همه آرام باشند اما فقط سبز ها آرامند . از آنطرف هم ميگويند سبزها ميخواهند امام را نابود كنند بعد از اين طرف به نوه امام توهين ميكنند موسسه تنظيم و نشر آثار امام را مورد هتك قرار ميدهند ، ياد نوشته كتاب گفته هاي امام فتادم آنجا كه ميگفت : "گر عكس مرا پاره كردند و به من توهين كردند با من بودند شما آرام باشيد " اما حالا انگار عكس خدا رو پاره كردند .اينها خدا و پيامبر و قرآن و همه فرايض را حتي ولايت امير المومنين را به حكومت س ع خ وابسته ميدانند . كاشكي نگاهي هم به حكومتهاي شيعي قبل از خود مي انداختند و به علل سقوط آنها فكر ميكردند.


من مسلمانم
             قبله ام كعبه خالي و ساده و سنگي
مهرم خاك
             من وضو با آب پاك و مطهر ميگيرم
و به اميد نو رو به سمت جنوب كمي غرب
قد به قد قامت سرو
سر به افتادگي موج  دل به نور كعبه خالي ....
قنوتم نور را ميخواند و حسين اين باب است و علي راهنما و محمد
عرصه ، آسمان و خدا در قلبم
و اين دو ركعت با خون به پايان ميرسد
السلام عليك يا حسين و رحمة الله و بركاته